- بی چون و چرا
قطعی، مسلّم، بی گفتگو، بی حرف
معنی بی چون و چرا - جستجوی لغت در جدول جو
- بی چون و چرا(وِ گُ تَ)
بی اندک مخالفت. (یادداشت مؤلف). بی چون و چراتسلیم شد. (یادداشت مؤلف). و رجوع به بی چرا شود، که شاخ و دم ندارد. رجوع به غول بی شاخ و دم شود
- بی چون و چرا
مطلق
- بی چون و چرا
بلا شكٍّ
- بی چون و چرا
sans questionner
- بی چون و چرا
bez wahania
- بی چون و چرا
sorgusuz
- بی چون و چرا
безоговорочный
- بی چون و چرا
fraglos
- بی چون و چرا
بے چون و چرا
- بی چون و چرا
নির্দ্বিধায়
- بی چون و چرا
bila kuuliza
- بی چون و چرا
疑うことなく
- بی چون و چرا
의심하지 않는
- بی چون و چرا
毫不怀疑的
- بی چون و چرا
ללא ספק
- بی چون و چرا
беззаперечний
- بی چون و چرا
tanpa pertanyaan
- بی چون و چرا
โดยไม่สงสัย
- بی چون و چرا
zonder vragen
- بی چون و چرا
sin cuestionar
- بی چون و چرا
senza fare domande
- بی چون و چرا
inquestionável
- بی چون و چرا
निःसंदेह
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بی حرف، بی بروبرگرد، بی گفتگو، بدون جروبحث، قاطعانه، محکم، مسلم، بدیهی، حتمی، بی شبهه
بی چون و چرا، ناامید